میخواهم آرامت کنم

زمانی که فرزند شما به هر دلیلی به هم ریختگی هیجانی دارد اولین راه برای کاهش این به هم ریختگی رساندن این پیام به کودک است که "می‌دانم جای تو بودن بسیار سخت است".
اگر شما به درستی بتوانید وارد دنیای کودکانه فرزندتان شوید، درمی‌یابید که احتمالا در جایگاه کودکانه‌اش چه هیجاناتی را تجربه می‌کند. این به این معنا نیست که شما واکنش هیجانی کودکتان به موقعیت را درست در نظر بگیرید. گاهی با وجود اینکه می‌دانیم که هیجانات و رفتارهای کودک متناسب با شرایط نیست اما لازم است که در وهله اول آن ها را تصدیق کنیم. در این صورت این پیام را به کودک داده‌ایم که احساساتش قابل پذیرش و واقعی هستند حتی اگر متناسب با شرایط نباشند. برای مثال کودکی را تصور کنید که ادعا می‌کند که در اتاقش گرگ دیده است و به همین دلیل شب ها در اتاق خودش نمی‌خوابد. مسلما شما به عنوان یک بزرگسال می‌دانید که این داستان غیر واقعی است. اما اگر بخواهیم از آن عبور کنیم به شرح زیر عمل می‌کنیم:
تو فکر میکنی که یه گرگ تو اتاقته، چقدر ترسناک! من هم اگه فکر می‌کردم یه گرگ زیر تختمه خیلی می‌ترسیدم و نمی‌تونستم راحت تو اتاقم بخوابم. حالا بیا باهم بریم تو اتاقت ببینیم پیداش می‌کنیم؟ با هم وارد اتاق می‌شوید، چراغ را روشن و تمام زوایای اتاق را بررسی می‌کنید. پس از آن با کودکتان صحبت کنید. " خب ما همه اتاق رو گشتیم، به نظر میاد که گرگی اینجا نیست و تو می‌تونی با خیال راحت بخوابی"
چیزی که در اینجا مسئله را حل کرده است در واقع تصدیق احساس او توسط شماست. بسیاری از والدین در مواجه شدن با مثال بالا، همراه کودک اتاق را میگردند، اما تعداد کمی از آن‌ها نسبت به ترس در فرزندشان همدلی دارند و آن را تصدیق می‌کنند. بنابراین آنچه که این مثال را متفاوت می‌کند، روحیه متفاوت والدین است نه لزوما رفتاری متفاوت!!

نگارنده متن: خانم آذین ناطقیان

خبرنامه ایمیلی ما را دنبال می‌کنید؟

برای دریافت جدیدترین مطالب ما در خبرنامه هیلان عضو شوید

Please make sure that AcyMailing is installed and activated.