نظریه دلبستگی به زبان ساده

 در این نظریه ، دلبستگی به معنای یک رابطه یا پیوند  عاطفی بین یک فرد و یک چهره دلبستگی (معمولاً مراقب) است. این پیوندها بین کودک و مراقب بر اساس نیاز کودک به ایمنی، امنیت و حفاظت شکل می گیرد. بر اساس این نظریه کودکان به صورت غریزی به مراقبین دلبسته می شوند تا ادامه حیات دهند و به عبارت دیگر هدف زیست شناختی این جریان حفظ بقای فرد و هدف روانشناختی آن احساس امنیت است

  نظريه دلبستگي جان بالبي تأكيدي جديد و جالب بر روابط والدين و كودكان و تأثير آن بر تحول شخصيت داشت. برخلاف الگوهاي روان تحليل‌گري كه بر تعارض‌هاي درون رواني و كشاننده‌هاي غريزي تأكيد داشتند، جان بالبي چارچوبي را فراهم آورد كه به واسطه آن مي‌توان فهميد كه چگونه تجربيات زودرس كودكان در روابط نزديك با والدين، انتظارات و توقعات از خود و ديگران را شكل مي‌دهد و همچنين باعث به وجود آمدن راهبردهايي براي حفظ و نگهداري نزديكي به چهره‌هاي دلبستگي مي‌گردد. اين جنبه‌هاي شخصيت در زمان احساس خطر، چالش يا تهديد فعال مي‌شوند تا موقعيت خطرساز يا تهديد كننده را مديريت نمايند يا با آن مقابله كنند. هرچه ميزان تنيدگي، خطر و يا تهديد بيشتر باشد، فعاليت بيشتري را در نظام دلبستگي باعث مي‌شود

دلبستگی چهار کنش وری عمده دارد: فراهم نمودن احساس ایمنی، تنظیم خلق و برانگیختگی، ارتقاء تظاهرات هیجانی و ارتباط و فراهم نمودن پایگاهی ایمن برای اکتشاف.

خبرنامه ایمیلی ما را دنبال می‌کنید؟

برای دریافت جدیدترین مطالب ما در خبرنامه هیلان عضو شوید

Please make sure that AcyMailing is installed and activated.