درک بهتر از آب و هوایِ هیجانی

یکی از مهمترین مهارت‌هایی که کودکان باید بیاموزند، توانایی نام بردن و درک هیجانات است. درعین حال، والدین باید به آنها کمک کنند تا یاد بگیرند که هیجانات، موقتی و همیشه درحال‌ تغییرند. هیجانات، حالت‌های درونی ما هستند، نه صفتی مطلق برای تعریف خودمان. هیجانات بیشتر شبیه آب و هوا هستند: وقتی هوا بارانی‌ست، یک واقعیت است و نمی‌شود زیر آن ایستاد و وانمود کرد باران نمی‌بارد؛ اما به همان اندازه هم سطحی‌نگرانه است که فکر کنیم دیگر هرگز آفتاب از پشت ابر در نخواهد آمد.

نیاز است والدین به فرزندانشان کمک کنند تا درک کنند که ابرهای هیجانی هم، گذرا هستند. قرار نیست برای همیشه احساساتی مثل غمگینی، خشم، صدمه دیدن یا تنهایی در فرزندانتان باقی بمانند. گرچه در ابتدا، برای کودکی که صدمه دیده یا ترسیده است، درک این مفهوم دشوار خواهد بود. برای چنین کودکی، سخت است قبول کند رنجی که اکنون تحمل می‌کند، همیشگی نخواهد ماند. اتخاذ یک دیدگاه دورنگرانه حتی در برخی موارد برای بزرگسالان هم دشوار است، چه برسد به کودکان.

بنابراین، یکی از وظایف مهم والدین این است که به فرزندانشان کمک کنند تا موقتی‌ بودن احساسات را درک کنند و کم‌کم ذهن خود را گسترش دهند. هرچه بیشتر به فرزند خود، این رفت و آمد در احساسات را آموزش دهید، او کمتر روی یک مسئله دشوار هیجانی متمرکز می‌ماند و مهارتهای بیشتری کسب می‌کند.

یکی از راه‌حل‌های مفید برای آموزش احساسات، متمرکز کردن توجه کودک به حالات جسمانی خودش است. کودکان می‌توانند یاد بگیرند که وقتی توی معده‌شان همه‌چیز بهم می‌ریزد، علامتی از «اضطراب» است. یا میل به زدنِ کسی، علامتی از «خشم» یا «ناکامی» است. توجه و پی بردن به احساسات گوناگون، به یک کودک کمک می‌کند تا درونیات خود را بهتر درک کند و نهایتاً بتواند با کمک بزرگترها، راه‌حل‌هایی برای کنارآمدن با احساساتش، به کار ببرد.

سعی کنید وقت کافی بگذارید و از فرزندانتان بپرسید در آن لحظه، چه احساسی را تجربه می‌کنند؟ به آنها کمک کنید احساساتشان را با کلماتی بیشتر از صفات مبهمی مثل «خوب» یا «بد» توصیف کنند. در اینجا، هدف این است که فرزندانتان متوجه شوند که درون آنها، رنگین‌کمانی از احساسات مختلف وجود دارد. شاید در بعضی مواقع، اگر خودتان شروع کنندۀ توصیف باشید، به آنها کمک بیشتری بکند. مثلاً: «می‌دونم خیلی ناامید شدی وقتی نتونستی اون خوراکی رو بخری.» و بعد به موازات افزایش سن، به آنها کمک کنید تا با ظرافت‌های بیشتری در هیجانات آشنا شوند: «می‌دونم وقتی اردویی که دوستش داشتی کنسل شد، احساسات زیادی رو همزمان تجربه کردی. شاید عصبانیت، ناامیدی، حس تحقیر یا خشم.... فکر می‌کنی دیگه چیا بود؟»

خبرنامه ایمیلی ما را دنبال می‌کنید؟

برای دریافت جدیدترین مطالب ما در خبرنامه هیلان عضو شوید

Please make sure that AcyMailing is installed and activated.