چرا تلاشهای ما برای دوست داشتن خود، اغلب به بنبست میرسند؟
افسانهٔ "خودت را دوست بدار"
از دیدگاه روانکاوی و نظریهٔ دلبستگی، دوست داشتن یک فرآیند متقابل است. ما نمیتوانیم خودمان را دوست بداریم، چون عشق در ارتباط با دیگری معنا پیدا میکند. آنچه ما نیاز داریم، حس دوستداشتنی بودن است.
ریشهٔ حس ارزشمندی کجاست؟
تو فقط میتوانی احساس "دوستداشتنی" داشته باشی و این حس معمولاً از طریق رابطهٔ اولیه با مراقب اصلی شکل میگیرد. وقتی مراقب به نیازهای ما توجه میکند و ما را همانگونه که هستیم میپذیرد، این باور درونی در ما میبالد و نهادینه میشود که "من ارزشمند و شایستهٔ توجه هستم."
آینهٔ دوستداشتنی بودن
از منظر دونالد وینیکات، روانکاو برجسته، مادر لازم نیست بینقص باشد؛ فقط کافی است "به اندازه کافی خوب" باشد. او با "بازتاب" (Mirroring) احساسات کودک و ایجاد "محیط نگهدارنده" (Holding Environment) کمک میکند تا هسته اصلی خویشتن و خودپذیری در او شکل بگیرد. اینگونه است که کودک احساس میکند وجودش مهم و پذیرفته شده است.
تجربهای تازه در خلال یک رابطه سالم
ما نیاز داریم به جای تلاش برای "دوست داشتن خود"، به دنبال روابط عمیق، صمیمی و سالم باشیم. این روابط به ما اجازه میدهند دوباره دیده شویم، ارزشمان تأیید شود و این حس درونی را تجربه کنیم که "من لایق عشق و دوست داشته شدن هستم."
بنابراین،از این پس به جای اینکه خود را مجبور به "دوست داشتن خود" کنی، شاید بهتر باشد، به یاد بیاوری: "من ارزش دوست داشته شدن را دارم." این حس، یک هدیه است که از ارتباط با دیگران دریافت میکنی، نه وظیفهای که به تنهایی باید انجام دهی.
آخرین مطالب
مطالب پربازدید
خبرنامه ایمیلی ما را دنبال میکنید؟
Please make sure that AcyMailing is installed and activated.