پژوهشهای روانشناسی پیوند مهمی را بین توانایی شرکت در بازیهای تخیلی و تحول توانایی کودک در درک احساسات و باورهای دیگران نشان میدهد. این مطالعات نشان میداد هرچه بیشتر والدین در مورد احساساتشان در طول این تعاملها با کودکان صحبت میکردند، کودکان بیشتر در این بازیهای وانمودی و تخیلی شرکت میکردند و بالعکس. بنابراین این بازیهای تخیلی باعث میشود کودکان بیشتر بتوانند دیدگاهها و احساسات دیگران را در مورد موضوعات مختلف درک کنند.
همانطور که تماشای یک برنامه تلویزیونی فرصتی را فراهم میآورد تا بتوانید در مورد دنیای ذهنی دیگران صحبت کنید، در این بازیهای تخیلی نیز امکان صحبت در مورد افکار و احساسات دیگران وجود دارد که به نوبه خود میتواند ظرفیت همدلی و درک دیدگاه دیگران را در کودک ایجاد کند.
به طور مثال وقتی شما با کودکتان عروسکبازی میکنید، میتوانید در مورد احساسات و افکار عروسکهایش صحبت کنید. با یک کودک بزرگتر میتوانید مسابقه دارت یا خوانندگی داشته باشید و تظاهر کنید که هر دو افراد مشهوری هستید و با یکدیگر رقابت کنید، یا دانشآموزی هستید که از او درس فرا میگیرید.
کودک نه تنها از اینکه وارد دنیای تخیلاتش شدهاید لذت خواهد برد بلکه همچنین به او کمک خواهید کرد تا بتواند دیگران را بهتر درک کند، چیزی که به زندگی اجتماعی او در حال و آینده کمک زیادی خواهد کرد.
بازی طبیعیترین و اساسیترین وسیلهی ارتباط برقرار کردن کودکان است. بازی کردن والد و کودک با هم فواید ارزشمندی برای هر دوی آنها خواهد داشت. کودکان از خلال بازی با اطرافیان خود ارتباط برقرار میکنند، احساسات خود را ابراز میکنند و تجربههای دشوار و ناخوشایندشان را برونریزی و پردازش میکنند. والدین نیز از طریق مشاهدهي فرایند بازی کودک خود، او را بهتر شناخته و به حالات درونی او پی میبرند. هرچند بازی فعالیتی غریزی است؛ اما لازم است که در حین انجام آن با کودکان (در هر سنی) به نکات زیر توجه شود:
۱. آمادهسازی:
- زمانهای نسبتاً کوتاه (حدود ۱۰ تا ۲۰ دقیقه) برای بازی در نظر بگیرید.
- این زمان را برای یک یا دو بار در هفته بهطور منظم و ثابت تنظیم کنید.
- در خانه مکانی آرام و به دور از تلوزیون، کامپیوتر و موبایل فراهم کنید.
- مجموعهای از اسباببازیهای ساده و متناسب با سن کودک را در اختیار او قرار دهید. استفاده از اسباببازیهای ساده تخیل و خلاقیت کودک را تحریک میکند.
- بازی را بهصورت تدریجی و نه ناگهانی به پایان ببرید.
۲. بازی به رهبری کودک:
- اجازه دهید که کودک خودش آزادانه انتخاب کند که با کدام اسباببازیها و چگونه بازی کند.
- او را به عجله در بازی کردن مجبور نکنید و به او زمان کافی بدهید.
- به حرکات بدن، جلوههای چهره و چشمهای او توجه کنید. به این طریق بهتر میتوانید علایق و خواستههای او در بازی را درک کنید.
- صبر کنید تا او خودش شما را به مشارکت در بازی دعوت کند. پیامهای او را دریافت و دنبال کنید.
- تلاش نکنید تا در حین بازی به او آموزش بدهید. از گفتن اینکه چهطور یک فعالیت را انجام دهد، بپرهیزید.
- تلاش نکنید که کارهای او را اصلاح کنید.
- تلاش نکنید که در حین بازی فضای پیرامون را مرتب کنید. این کار را به پس از پایان یافتن زمان بازی موکول کنید.
۳. تماشای بازی کردن کودک:
- در این ۲۰-۱۰ دقیقه، توجه خود را بهطور کامل به بازی با کودک خود و دقت در رفتارهای او معطوف کنید.
- در حین تماشای بازی او، به احساسات خود از قبیل آرامش، شادی، خشم، خستگی، اضطراب، کنجکاوی و... توجه کنید.
۴. صحبت کردن با کودک در مورد بازی او:
- در حین مشاهدهی بازی کودک، با او در مورد فعالیتی که انجام میدهد، صحبت کنید. این کار باعث میشود که او به کنشهای خود ارزش و معنا دهد و همچنین خزانهی لغاتش ارتقا پیدا کند.
- به حالتهای هیجانی و تقاضاهای او در طول بازی توجه کنید و آنها را توصیف کنید.
- حدسهای خود در مورد نیازها و حالات او را با کنجکاوی به زبان آورید.
- گاهی سکوت کنید تا کودک فرصت فکر کردن داشته باشد.
- بهطور کلامی و غیرکلامی تلاشها و موفقیتهای او را تشویق کنید. علاقه و شگفتزدگی خود را به او نشان دهید.
۵. صحبت با دیگران در مورد بازی کردن با کودک خود:
- با یک فرد بزرگسال دیگر یا یک متخصص در مورد بازی با کودک خود و احساساتتان در حین تماشای بازی او صحبت کنید. این امر به شما کمک میکند تا او را بهتر درک کنید و از بازی کردن با او لذت بیشتری ببرید.
نگارنده متن: خانم نجمه زیودار