روز اول مدرسه فقط خرید کیف و کتاب نیست.
کودک باید مجموعهای از مهارتها و توانمندیهای ابتدایی را کسب کرده باشد تا با اعتمادبهنفس وارد مدرسه بشود و با چالشهای مدرسه به خوبی مواجه شود.
شروع مدرسه یک تغییر بزرگ در زندگی بچههاست.
کودکانی که بدون آمادگی لازم وارد مدرسه میشوند، بیشتر دچار اضطراب، مشکلات رفتاری یا افت تحصیلی میشوند.
پس بیایید ببینیم «آمادگی برای مدرسه» یعنی چه.
* مهارتهای حرکتی:
مهارتهای حرکتی به کودک کمک میکنند تا کارهای روزمره مدرسه را مستقل انجام دهد.
• گرفتن مداد و کشیدن خطهای ساده
• باز و بسته کردن زیپ یا جعبه خوراکی
• توانایی نشستن روی صندلی و حرکتکردن در حیاط بدون مشکل
* مهارتهای کلامی و شناختی :
این مهارتها پایه یادگیری خواندن و نوشتن هستند.
• شناخت اعداد
• آشنایی با طبقهبندیهای معنایی (مثل میوهها، حیوانات و...)
• توانایی تمرکز روی یک فعالیت برای چند دقیقه
• درک کلامی و بیان مناسب
* مهارتهای هیجانی :
مدرسه بدون آمادگی هیجانی، ممکن است برای بچهها پر از تنش باشد.
• جدا شدن از والدین بدون اضطراب شدید
• مدیریت احساسات اولیه مثل خشم یا ناامیدی
• توانایی صبر کردن و رعایت نوبت
• تحمل باخت و پذیرش اشتباهات به عنوان روند عادی در یادگیری
* مهارتهای اجتماعی :
یادگیری در مدرسه در کنار دیگران اتفاق میافتد.
• شروع یک بازی یا گفتوگوی ساده با همسالان
• درخواست کمک از معلم یا بزرگسال
• رعایت قوانین پایه مثل صف ایستادن
اگر فرزندتان هنوز در بعضی از این مهارتها ضعف دارد، نگران نباشید.
با تمرین در خانه، بازیهای ساده و فرصت تجربههای اجتماعی میتوانید او را آمادهتر کنید.
💡 مدرسه موفق از خانه آغاز میشود.
«بچهام هیچوقت از اتفاقات مهد یا مدرسهاش حرف نمیزند!»
بعضی والدین میگویند:
«هر روز که بچهام از مهد یا مدرسه برمیگرده، میپرسم امروز چی کار کردی؟ اما هیچی نمیگه! نه از دوستهاش میگه، نه از معلمش، نه از اتفاقهای روزانهاش...»
به ویژه در روزها و ماههای اول مهد یا مدرسه، این سکوت میتواند مادر و پدر را کمی مضطرب یا کنجکاو کند. اما...
سکوت کودک و عدم تمایل برای بازگو کردن وقایع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
• فرسودگی شناختی: پس از ساعتها تعامل و یادگیری، حوصله و تمایلی برای حرف زدن ندارد.
• اضطراب یا نگرانی از واکنش والدین: بعضی از بچهها نگرانند که مبادا اشتباهی کرده باشند و با واکنش منفی یا نصیحتهای طولانی والدین روبهرو شوند.
• نیاز به مالکیت عاطفی: کودک میخواهد احساس کند بخشی از دنیایش «مال خودش» است.
• تجربه هیجانات متناقض: گاهی هیجاناتی مثل ترس، خجالت یا سردرگمی را هنوز نمیتواند در قالب کلام بیان کند.
• سبک ارتباط والد: وقتی پرسشها حالت بازجویی دارند («اتفاقی نیفتاد؟ کسی اذیتت نکرد؟») کودک احساس امنیت کمتری برای گفتگو پیدا میکند.
1. بلافاصله بعد از بازگشت از مدرسه سؤال نپرسید. اجازه دهید فرزندتان کمی استراحت یا بازی کند.
2. سؤالهای باز و غیرمستقیم بپرسید: مثلاً «کدوم بخش روزت جالبتر بود؟» به جای «امروز چی یاد گرفتی؟»
3. گوش دادن فعال را تمرین کنید. وقتی کودک شروع به صحبت میکند، بدون قضاوت یا عجله برای نتیجهگیری گوش بدهید.
4. گفتگو کردن را به عنوان بخشی از تعامل روزمره خود داشته باشید و گاهی درباره اینکه روز شما چطور بود، صحبت کنید.
5. در مقابل سکوت فرزندتان گارد نگیرید و فقط به او نشان دهید که مشتاق و شنونده هستید، اما به مرزهای او احترام میگذارید. مثلاً: مجبور نیستی بگی حتماً اما من خیلی خوشم میاد که تو واسم تعریف میکنی.
سکوت کودک همیشه نشانه پنهانکاری یا مشکل نیست؛ گاهی بخشی از رشد اوست.
اگر والدین به جای فشار برای پاسخ، فضا و امنیت کافی برای گفتوگو ایجاد کنند، کودک در زمان خود، با کلمات خودش، شما را به دنیای خود دعوت خواهد کرد.
مربی مهد گفت بچهم بیشفعاله...
(یک برداشت اشتباه یا نشانهای جدی؟)
گاهی والدین برای اولین بار از زبان مربی مهد یا معلم فرزندشان میشنوند:
« کودک شما بیشفعال است!»
این جمله میتواند نگرانیهای زیادی را برای والدین را ایجاد کند، بهویژه وقتی کودک رفتارهایی مثل پرتحرکی، بیقراری یا حواسپرتی نشان میدهد.
اما آیا هر کودک پرجنبوجوشی، مبتلا به بیشفعالی است؟
واقعیت این است که بین انرژی طبیعی دوران کودکی و اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD)، تفاوتهای مهمی وجود دارد.
بیشفعالی یک اختلال عصبیتحولی است که با دو گروه علامت اصلی شناخته میشود: بیتوجهی و بیشفعالی-تکانشگری.
این علائم باید فراگیر، مزمن و مخرب باشند تا تشخیصپذیر باشند.
کودک بیشفعال تقریباً در تمام موقعیتها:
• نمیتواند آرام بنشیند و دائماً در حال حرکت و بیقراری است.
• در تمرکز کردن و دنبال کردن دستورالعملها مشکل دارد.
• ممکن است چند کار را به طور همزمان شروع کند و هیچکدام را به پایان نرساند.
• زیاد صحبت میکند و برای او کار سختی است که منتظر تمام شدن حرف دیگران بماند.
• با هر صدا یا محرکی حواس او پرت میشود و دوباره متمرکز شدن برای او سخت است.
• فراموشکاری و گم کردن وسایل اتفاقی است که مدام برای او میافتد.
اما کودک پرانرژی:
• تا اندازهای میتواند خود را با شرایط محیط هماهنگ کند.
• اگر به او راهنمایی و کمک شود میتواند آرام و متمرکز بماند.
• در تمرکز و به یاد آوردن اطلاعات مشکل زیادی ندارد.
از طرفی، بسیاری از رفتارهایی که به اشتباه نشانه ADHD تصور میشوند، ممکن است ناشی از این موارد باشد:
اضطراب
مشکلات خواب
مشکلات پردازش حسی
اختلال یادگیری
سبک تربیتی نامناسب
یا حتی انرژی طبیعی کودک
✅ نشانههایی که مربی یا معلم در محیط آموزشی مشاهده میکند، میتواند کاملاً معتبر و ارزشمند باشد؛ چون بسیاری از رفتارهای کودک، تنها در جمع همسالان یا موقعیتهای ساختارمندی مثل کلاس درس خود را نشان میدهند.
اما مهم است که چنین هشدارهایی را با نگرانی زیاد یا واکنشهای شتابزده پاسخ ندهیم.
📌 تشخیص دقیق اختلالاتی مثل بیشفعالی، اختلال یادگیری و... تنها با ارزیابی تخصصی و جامع توسط روانشناس یا روانپزشک کودک ممکن است.
📌 بدون این ارزیابیها، برچسب زدن به کودک میتواند به رشد روانی و خودپنداره او آسیب بزند و اضطراب زیادی را به والدین تحمیل کند.
بنابراین اگر نگران رفتاری هستید که معلم یا مربی به آن اشاره کرده، بهتر است این نگرانی را جدی بگیرید؛ اما از مسیر درست و علمی آن را پیگیری کنید.
آیا شما هم با این موقعیت یا تجربه مواجه شدهاید؟
آیا تا به حال درگیر تشخیصهایی شدهاید که بعداً نادرست از آب درآمدهاند؟
تجربه شما از این موقعیتها چه بوده؟
شما چه واکنشی در این موقعیتها دارید؟